English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 154 (6419 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
i am out of p with it U دیگرحوصله انرا ندارم
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
i do not have the courage U جرات انرا ندارم
i cannot a to buy that U استطاعت خرید انرا ندارم
i have no knowledge of it U هیچ اگاهی از ان ندارم اطلاعی از ان ندارم
it has escaped my remembrance U در یاد ندارم بخاطر ندارم
give it a good wash U خوب انرا شستشو بدهید خوب انرا بشویید
him who U انرا که
had searched U انرا می یافتید
i saw it U انرا دیدم
neither i or he sees it U نه من انرا می بینم نه او
i have a secure grasp of it U انرا گرفته ام
i have nothing U ندارم
lowlander U اسکاتلندکه انرا lowlandsمینامند
i can make nothing of it U هیچ انرا نمیفهم
send it by post U با پست انرا بفرستید
we must winnow away the refuse U اشغال انرا باید
he sold the good ones U خوبهای انرا فروخت
i had it signed U انرا به امضاء رساندم
imyself saw it U من خودم انرا دیدم
i saw it my self U من خودم انرا دیدم
give it a twist U انرا پیچ بدهید
give it a shake U انرا تکان دهید
give it a rinse U انرا بشویید یا اب بکشید
Are there any letters for me? U من نامه ای ندارم؟
i dont meant it U مقصودی ندارم
Are there any messages for me? U من پیغامی ندارم؟
i have no objection to that U به ان اعتراضی ندارم
I am dead broke . I am penniless. U یک غاز هم ندارم
i cannot bear him U حوصله او را ندارم
i am not in U حالش را ندارم
I don't have a fork. من چنگال ندارم.
I don't have a spoon. من قاشق ندارم.
I don't have a knife. من چاقو ندارم.
i am not a with him U با او اشنایی ندارم
you have perhaps seen it U شاید انرا دیده باشید
who will pay for it U کی هزینه انرا خواهد پرداخت
they give it a good scrub U خوب انرا مالش میدهند
who will pay for it U کی پول انرا خواهد داد
it mokes it yet easier U انرا اسانترهم میکند انرابازاسانترمیکند
sculpsit U انرا تراشیده یاحجاری کرد
we made heavy weather of it U انرا خیلی سخت دیدیم
shearling U گوسفندی که یک بار پشم انرا
i kind of liked it U من تا اندازهای انرا دوست داشتم
i sold it to one abdullah U به عبدالله نامی انرا فروختم
i am out of p with it U دیگرنمیتوانم انرا تحمل کنم
i gave it a slight press U انرا کمی فشار دادم
I cant do any crystal – gazing . U علم غیب که ندارم
No harm meant! U قصد اهانت ندارم!
I don't like this. من این را دوست ندارم.
No offence! U قصد اهانت ندارم!
I'm fine with it. <idiom> U من باهاش مشکلی ندارم.
I'm not worth it. U من ارزش اونو ندارم.
I'm up to my ears <idiom> U فرصت سر خاراندن ندارم
I have nothing to do with politics. U کاری به سیاست ندارم
I have nothing to do with him . U با اوسر وکاری ندارم
I have no small change. U من پول خرد ندارم.
I am sore at her. Iam bitter about her. U ازاودل خوشی ندارم
I have no place (nowhere) to go. U جایی ندارم بروم
I have nothing against you . U با شما مخالفتی ندارم
I am not in the mood. U حال وحوصله ندارم
i am reluctant to go U میل ندارم بروم
My pain has gone. U دیگر درد ندارم.
i have no work today U امروز کاری ندارم
i reck not of danger U من باکی از خطر ندارم
i do not feel like working U کار کردن ندارم
inimitably U چنانکه نتوان انرا تقلید کرد
it is past reclaim U دیگر نمیتوان انرا ابادیا احیاکرد
i life that better U انرا بیشتر از همه دوست دارم
you have perhaps seen it U ممکن است انرا دیده باشید
an inseparable prefix U سر واژهای که نتوان انرا به کار برد
overshot wheel U چرخی که اب از بالا ریخته انرا می گرداند
ormer U یکجور نرم تن یک دریچهای که انرا میخورند
irrecocilably U چنانکه نتوان انرا وفق داد
i have nothing else U هیچ چیز دیگر ندارم
I have lost my interest in football . U دیگر به فوتبال علاقه ای ندارم
I have nothing more to say . U دیگر عرضی نیست ( ندارم )
I havent heard of her for a long time. U مدتها است از او خبری ندارم
That is fine by me if you agree. U اگر موافقی من هم حرفی ندارم
I cant take (stand) it any longer. U بیش از این تاب ندارم
She is not concerned with all that . U با این کارها کاری ندارم
I have no doubt that you wI'll succeed. U تردیدی ندارم که موفق می شوید
I don't have it in my power to help you. U من توانایی کمک به شما را ندارم.
i have no other place to go U جای دیگری ندارم که بروم
I dislike dull colors . U رنگهای مات را دوست ندارم
I am minding my own business. U کاری بکار کسی ندارم
I have nothing to declare. کالای گمرکی همراه ندارم.
i have no money about me U با خود هیچ پولی ندارم
I dont wish ( want ) to malign anyone . U میل ندارم بد کسی را بگویم
I am tied up ( engaged ) on Saturday . U شنبه گرفتارم ( وقت ندارم )
sexto U کتابی که هر برگ انرا 6بارتاه زده باشند
loaded dice U طاسی که یکسوی انرا سنگین کرده باشد
indiscerptible U ازهم نپاشیدنی که تجزیه انرا فانی نسازد
whitleather U پوستی که با زاج انرا خوراک داده باشند
water bed U تشک لاستیکی که درون انرا پراز اب می کنند
ido not feel my legs U نیروی ایستادن یا راه رفتن ندارم
I'll get there when I get there. <proverb> U حالا امروز نه فردا [عجله ای ندارم]
I am not concerned with whether or not it was tru the mI'll . U با راست ودروغ بودن آن کاری ندارم
I am [will be] busy this afternoon . امروز بعد از ظهر وقت ندارم.
I have nothing to declare. چیزی برای گمرک دادن ندارم.
It is of no interest to me at all. U من به این موضوع اصلا"علاقه ای ندارم
I am not in the right frame of mind. I cannot concerntrate. U فکرم حاضرنیست ( تمرکز فکر ندارم )
You must be joking (kidding). U شوخی می کنی ( منکه باور ندارم )
I dont have an earthly chance. U کمترین شانس راروی زمین ندارم
I have no claim to this house. U نسبت به این خانه ادعایی ندارم
To regain consciousness. to come to. U امروز حال وحوصله کارکردن ندارم
dress coat U جامه جلوبازمردانه که دامن ان درپشت است ودرمهمانیهای شب انرا
rickshaws U کالسکه چینی که بجای اسب انسان انرا میبرد
it will not bear repeating U جندان زشت است که نمیتوان انرا بازگو کرد
indian giver U کسی که چیزی بکسی میدهد وبعد انرا پس میگیرد
rickshaw U کالسکه چینی که بجای اسب انسان انرا میبرد
ricksha U کالسکه چینی که بجای اسب انسان انرا میبرد
rackets U یکجور توپ بازی با چوگانی که انرا racket میگویند
reversible propeller U ملخی که میتوان گام تیغههای انرا معکوس کرد
cheque to a person's order U چکی که گیرنده وجه باید پشت انرا امضا کند
judgement dept U بدهی که دادگاه حکم پرداخت انرا صادر نموده است
rose gall U برامدگی در درخت نسترن که انرا حشره ویژهای فراهم می ورد
waggonette U گردونه چهار چرخه که یک یاچند اسب انرا می کشد...دارد
to garble the coinage U مسکوکات راصرافی وجورکردن برای اینکه سره انرا اب کنندوناسره ات
i have no idea of that U هیچ اگاهی از ان ندارم نمیتوانم تصور کنم چه چیزاست
I dont mean to intrude . U قصد مزا حمت ندارم ( ملاقات یا ورود نا بهنگام )
I don't socialize much these days. U این روزها من با مردم خیلی رفت و آمد ندارم.
Let him go jump in the lake . He can go and drown himself . U بگذار هر غلطی می خواهد بکند ( از تهدیدش ترسی ندارم )
retro rocket U موشک اضافی فضا پیما که انرا در جهت مخالف حرکت دهد
frumenty U گندمی که پوست انرا کنده بجوشانند ودارچین وشیرینی بان بزنند
leadsman U کسی که گلوله سربی بدریا می اندازد تا عمق انرا تعیین نماید
vanishing cream U کرم یا روغنی که چون بصورت بمالندزودخوردبرودیاپوست صورت انرا جذب کند
vacuum concrete U ملات بتنی که هوای انرا توسط ویبراتور تخلیه کرده باشند
telescopic chimney U دود کشی که تیکههای انراتوی هم برده انرا کوتاه وبلند میکنند
pope's eye U غدهای که در میان ران گوسفندکه چربی پیرامون انرا گرفته است
How long is a piece of string? [Britisch E] [Australian E] [when length amount or duration is indeterminate] <idiom> U من هم جوابی ندارم. [وقتی کسی پرسشی دارد] [اصطلاح مجازی]
how much does a vacation cost? [American E] [when amount is indeterminate] <idiom> U من هم جوابی ندارم. [وقتی کسی پرسشی دارد] [اصطلاح مجازی]
money spinner U کارتنه کوچک که انرا نشانه خوشبختی و وسیله پیدا شدن پول میدانند
It is too expensive for me to buy ( purchase ). U برای من خیلی قیمتش گران است ( پول خرید آنرا ندارم )
controllable twist U تیغه رتورهلیکوپتر که میتوان زاویه برخورد انرا درحال پرواز از ریشه تا نوک تغییرداد
prolixity U بی ربط یاغیرلازم در اقرارنامه یااستشهادیه که ممکن است انرا از عداد دلایل خواهان خارج کند
hot money U منظورزمانی استکه مردم بدلیل نرخ تورم بالا مایل به نگهداری پول نیستند و انرا به کالاتبدیل میکنند
permanent income hypothesis U این فرضیه توسط میلتون فریدمن بیان شده که بر اساس ان مصرف تابعی ازانچه که وی انرا درامد دائمی
flash card U ورقهای که روی ان کلمات یااعداد یا تصاویری نوشته شده و معلم انرا برای زمان کوتاهی بشگردان نشان میدهد
band project filter U فیلتر الکترونیکی که تنها یک باند معین از فرکانسها ونوسانات را عبور میدهد وحدود بالا و پایین انرا حذف میکند
voters U عنصر منطقی باینری که شرایط سیگنال را در دو یاچند کانال مقایسه کرده و درصورت وقوع ناسازگاری حالت انرا عوض میکند
voter U عنصر منطقی باینری که شرایط سیگنال را در دو یاچند کانال مقایسه کرده و درصورت وقوع ناسازگاری حالت انرا عوض میکند
phyrgian cap U یکجور کلاه مخروطی که اکنون انرا با کلاه ازادی یکی میدانند
fettling U شن یاکلوخهای که درته کوره می ریزند تا انرا محافظت کند خاکستر ته کوره
loganberries U میوه تمشک قرمز رنگ که انرا تمشک خرس مینامند
loganberry U میوه تمشک قرمز رنگ که انرا تمشک خرس مینامند
you shall rue it U از اینکار پشیمان خواهید شد افسوس انرا خواهید خورد
state lamb U در رهگیری هوایی یعنی سوخت کافی ندارم که رهگیری انجام دهم و برگردم
i take no interest in that U هیچ بدان دلبستگی ندارم هیچ از ان خوشم نمیاید
lutine bell U زنگ که ازکشتی قدیمی لوتین برداشته شده و در دفتر شرکت بیمه لویدز نصب گردیده و برای اعلام خبرهای مهم انرا به صدا در می اورند
Lets play that again . قبول ندارم. [قبول نیست دربازی وغیره ]
I dont have one toman let alone a thousand tomans . U هزار تومان که هیچه یک تومان هم ندارم
I simply cant concentrate. U حواس ندارم ( حواس برایم نمانده )
I am running out of money . U پول من تمام شد. [من دیگر پول ندارم.]
anti balance tab U بالچهای که روی سطوح کنترل که در جهت انحراف سطح اصلی منحرف شده وگشتاور لازم برای انحراف سطح را افزایش میدهد وحرکت انرا در مقابل جریان هوا مشکل میسازد
Recent search history Forum search
1I am good with figures,how about you?
1ترجمه لغت شینه در رشته برق به انگلیسی
1فنلاند
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com